معماری ورسانه
معماری ورسانه
معمار ی به مثابه رسانه
رسانه واسطه انتقال پیام و اطلاعات است که در ارتباطی تنگاتنگ با مخاطب قرار دارد. در واقع وجود هر رسانه دال بر وجود یک مخاطب است و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند.
همه ما معنای مخاطب را می دانیم:
فرد یا چیزی که مورد خطاب قرار گرفته است.
این مورد خطاب قرار گرفتن ممکن است از سوی منابع مختلفی باشد. انسان ها، سازمان ها و تشکیلات، بعضی اشیاء، مکان ها و حتی اتفاقات خاص نیز می توانند منبع خطاب قرار دادن باشند. در این میان عبارت مخاطب معماری نیز واژه نامانوسی نیست. یک بنای شاخص یا یک میدان مشهور ممکن است مخاطبانی داشته باشد و یا اصلا برای خطاب قرار دادن انسان ها و یا چیزهای دیگری به وجود آمده باشد.
هر زمان از مخاطب صحبتی به میان می آید به این معناست که بین فرد و شیء مورد خطاب واقع شده و منبع اصلی، ارتباطی وجود دارد و این ارتباط در هر مورد ممکن است به شکلی خاص ظهور پیدا کند. ممکن است صحبت های محاوره ای باشد که هر روزه با آن درگیر هستیم. ممکن است یک ارتباط بصری یا سمعی باشد یا تلفیقی از این دو و یا اشکال دیگر.
در این نوشته می خواهیم معماری را یک رسانه تعریف کنیم که از تمام و یا اکثر خصوصیات رسانه ها پیروی می کند. یعنی معماری همانند رسانه های دیگر که در ادامه مختصرا تعریف خواهند شد دارای:
1) اطلاعات و داده های اولیه
2) مخاطب
3) تاثیر بر مخاطب
می باشد.
آنچه که ما عمدتا به عنوان رسانه می شناسیم در محدوده این واژه ها خلاصه می شوند:
خبرگزاری ها*، روزنامه ها، رادیو، تلویزیون، سینما، ماهواره و انفورماتیک
در میان رسانه های جمعی، رادیو و تلویزیون دارای نقش خاصی هستند؛ چرا که رادیو در میان رسانه های جمعی، رسانه ای است که در بیشتر نقاط دنیا از آن استفاده می شود و در کشورهای در حال توسعه مانند ایران تنها وسیله ارتباطی است که کاملا می توان اصطلاح رسانه جمعی را بر آن اطلاق کرد و برای دستیابی به مناطق دوردست، راهی آسان و اقتصادی است. تلویزیون هم تاثیر گذارترین رسانه قلمداد می شود و از نظر تسلط فرهنگی بیش از هر رسانه دیگری در مورد آن ابراز نگرانی می شود.
معماری همانند دو رسانه تاثیر گذار رادیو به جهت استفاده همگانی از آن و تلویزیون به جهت تاثیر پذیری آن از نمونه های سایر فرهنگ می تواند رسانه ای با نقش خاص تلقی شود.
در مباحث مربوط به دنیای رسانه ها امروزه بحث مخاطب پویا مطرح است. مخاطب پویا مخاطبی است متفاوت با یک مخاطب عام. مخاطب پویا به دنبال رضامندی است و باور دارد که انتخاب رسانه، رضامندی مورد نظرش را فراهم خواهد کرد. همچنین مشارکت فعالانه مخاطب با رسانه بر رضامندی حاصل و رفتار رسانه ای اثر می گذارد.
بر اساس این نظریه، پویایی مخاطب را می توان در 4 بعد جمع بندی کرد:
1) تعمدی بودن، که استفاده هدفمند و برنامه ریزی شده از رسانه است.
2) انتخابی بودن که «خود را آگاهانه در معرض رسانه قرار دادن» است.
3) درگیر شدن که به معنای ارتباط فردی رسانه با مخاطب است.
4) سودمندی که منظور از آن بهره اجتماعی یا روان شناختی استفاده کننده از رسانه است.
با این توضیح معماری امروز باید سعی در ایجاد مخاطبانی پویا داشته باشد تا رسانه ای موفق و تاثیر گذار قلمداد شود.
معماری به بیننده (بخشی از مخاطبان و نه تمام آنها) یک سری ویژگی های ظاهری مانند کاربرد بنا،حدود زمان ساخت آن، ویژگی های اقلیمی منطقه را می دهد. علاوه بر این ویژگی ذاتی که در نفس معماری وجود دارد تلاش هایی برای تبدیل بیشتر معماری به رسانه انجام گرفته است.
در واقع از سال های ابتدایی دهه 70 میلادی، معماران به پوسته ساختمان به عنوان یک واسطه برقرار کننده ارتباط علاقه نشان داده اند. یکی از بناهایی که به عنوان اولین بناهای از این دست معرفی می شود ساختمان ژرژ پمپیدو است. نمونه های مشابه را می توان در کارهای برنارد چومی، ژان نوول و بعضی معماران معاصر دید؛ معمارانی که به ساختمان ها به عنوان فرستنده ها (یا انتقال دهنده های) جدید شهری می اندیشند.
در این بناها پوسته ساختمان همانند پوستی با قابلیت بسیار بالا برای برقراری ارتباط، می تواند معماری را به رقابت مستقیم با سینما یا تلویزیون بر انگیزد.
* رشد رسانه های جمعی باعث تحریک رشد خبرگزاری هایی شده است که به نشریات روزانه، رادیو و تلویزیون خدمات می دهند. هم اکنون بیش از یکصد کشور از خود خبرگزاری ملی دارند، هر چند شماری از این خبرگزاری ها، خبرگزاری به معنای کامل کلمه نیستند، زیرا کم و بیش خود را محدود به دریافت و توزیع اطلاعات رسمی کرده اند و چشم به ارسال از منابع خارجی دوخته اند. از سوی دیگر، پنج خبرگزاری ? آژانس فرانس پرس(فرانسه)، یونایتد پرس اینترنشنال و آسوشیتدپرس (ایالات متحده)، رویترز (انگلیس) و تاس (اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی)- دارای آن چنان وسایل و تسهیلات فنی مرغوبی بودند و یا هستند و از آن چنان شبکه گسترده ای از خبرگزاران سود می بردند که بی اغراق بر صحنه خبری بین المللی سلطه یافته اند.
سخنان برخی از مهندسین
مهندس فریبرز جبارنیا :
ما اگر خواستار زندگی با کیفیتی باشیم باید زندگی بهتر را از نظر شهرسازی به مردم نشان دهیم . رسانه ها توسط بخشی که به کیفیت اختصاص می دهند می توانند با تمهیداتی به مردم یادآوری کنند که چگونه می توانستند بهتر زندگی کنند .برخی از خانه های شهر ما اصلا قابل سکونت نیست .
بحث دیگر تشویق و تنبیه است . در شرایط حال ما کاملا بی تفاوتیم نه امری را تشویق و نه تنبیه می کنیم و مسئولین از کنار این امر می گذرند . به عنوان مثال کاروانسراهایی که در تاریخ دیده می شوند زمانی که دستور ساخت آنها صادر شد هر کدام از آنها را برای ساخت به معماری سپردند . در این میان در نزدیکی دریاچه قم کاروانسرایی به نام کاروانسرای عین الرشید بود . وقتی شاه به این کاروانسرا رسید دید که آب آن کاروانسرا تلخ است و به همین دلیل دستور اعدام معمار را صادر کرد. شاید آن معمار مستحق این برخورد نبود ولی باعث شد که میزان مسئولیت این امر پررنگ تر شود .
ما در این شهر دارای حقوق شهروندی بوده و همه ما مسئولیم زیرا دارای جمعیت زیادی در شهر هستیم و زندگی ما باید ارتقاء یابد . در حال حاضر پروژه مسکن مهر که مسئول خانه دار کردن مردم بی خانمان است مسیرهای عجیبی را طی می کند و رسانه ها مسئول پیگیری هزینه هایی هستند که صرف این امور می شوند . به عنوان مثال یکی از دوستان من پلانی برای مسکن مهر کشیده است که می خواهد آنرا برای تمام ایران ارسال کند که هر کس که تصمیم به ساخت مسکن مهر داشت بتواند از آن استفاده کند . بی توجه به اینکه این پروژه ها در کجا و چه شرایطی ساخته می شوند .حتی این پلان به خودی خود نیز خوب طراحی نشده است . با وجود اینکه ما در حال کار کردن بر روی بافتهای فرسوده خود هستیم از طرف دیگر در حال تولید بافتهای فرسوده نیز هستیم و این وظیفه رسانه هاست که به میدان آمده و و پیگیر این هزینه ها باشند.
مهندس نسیم ایرانمنش :
این دهکده جهانی روز به روز گسترش پیدا می کند . مساله ای که اینجا در نظر گرفته نشده است هویت و محلی بودن است که ما نباید آنرا با جهانی شدن از دست دهیم . هویتی که هر منطقه دارد باید از طریق رسانه ها حفظ شود . می توانیم از طریق رسانه ها انواع هویتهای هر منطقه را به جاهای دیگر نشان دهیم . به عنوان مثال دیدن قسمتهای مختلف مانند روستا ،شهر و فرهنگ یونان می تواند برای ما جالب باشد . پس برای آنها نیز جالب است که بتوانند قسمتهای مختلف ایران را ببینند. رسانه ها می توانند عهده دار این نقش باشند . به عنوان مثال ایران دارای روستاهای مختلف با فرهنگهای مختلف است که می توانند آنها را از طریق سریالهای تلویزیونی ، فیلمها یا روزنامه و مجلات نشان دهند .اگر رسانه ها به این امر بها دهند نقش بسیار مهمی را ایفا کرده اند .
مهندس بهزاد صالحی :
بیش از پانصد سال پیش معماری ، خود رسانه تاریخ بود ه است . هنوز ما می توانیم تاریخ و مسائل اقتصادی و سیاسی سالهای قدیم را از روی معماری آن زمانها درک کنیم.به عنوان مثال : کشور افغانستان متشکل از مجموعه ای از روستا ها است و دارای شهرهای بزرگ و متمرکز نمی باشد به همین دلیل نیز نمی تواند تمدنی داشته باشد . معنای مکان امروزه از بین رفته است و و تمام مسئولیت ما بر دوش رسانه است و آنها نیز نیاز به سوژه دارند و هر زمان که سوژه ای پیدا می کنند سوار بر موج فرهنگ می شوند.
در زمان تاسیس شوراهای شهر در ایران من در زوریخ سوئیس بودم که متوجه شدم که در آنجا 250 سال از تاسیس شوراهای شهر سوئیس می گذرد . و همچنین تصمیم ساخت پلی بر روی رودخانه را داشتند که برای آن در تلویزیون برنامه رای گیری گذاشته بودند .و با رای گیری دیگری که در این ارتباط در آن کشور مواجه شدم برنامه خط کشی پیاده روها جهت عبور مادر و کالسکه بچه بود و این امور را از طریق رسانه ها رای گیری می کردند و از این طریق توانستند این امر را بر شورای شهر خودشان تحمیل کنند. زمانی من پیشنهاد قرار دادن عکسهایی با عنوان زشت و زیبا را در روزنامه مطرح کردم . که یکی از آنها به عنوان مثال نشاندهنده ی یک برج زیبا از دید یک فرد عادی و غیر متخصص و دیگری نشاندهنده ی یک برج نازیبا از دید همان فرد باشد ، که این پیشنهاد با مخالفت مسئول این امر مواجه شد زیرا معتقد بود که این باعث اختلال در روند قیمت ساختمان می گردد.
مهندس سید علیرضا قهاری :
البته در جامعه ای که حساسیت خاصی حکمفرماست شاید رسانه ها توان پرداختن به این امر را نداشته باشند . بعضی زمانها در برخی از جوامع وقتی شما از چیزی یا کسی تعریف می کنید درست بر عکس این اتفاق می افتد و مردم بیشتر نسبت به آن حساسیت پیدا می کنند . مانند اینکه شما از یک فرد موفق عکسی در روزنامه چاپ کنید آن فرد دیگر برای مردم خوشایند نیست . بطور کل در فرهنگ ما موفقیت افراد برای مردم خوشایند نیست .به همین دلیل وجود علم روانشناسی در رسانه ها حائز اهمیت است و از آن طریق می توان کاری کرد که افراد بدون اینکه متوجه شوند به راحتی یک امر خوب را قبول کنند .
مهندس انوشه منصوری :
رسانه ها به سوژه های داغ احتیاج دارند . از قدیم تا به امروز معمارها معتقدند که معماری ظرف زندگی است. اما امروزه تعریف ما از ظرف زندگی تغییر کرده است و زندگی ما دیگر به شکل ایرانی ، شرقی و یا اسلامی نیست. ما وادار به زندگی ای شده ایم که به هیچ وجه به زندگی آرمانی و دلخواه ما نزدیک نیست . فرم زندگی ما از طریق تبلیغات متفاوت شده است . ظرف زندگی ما به خاطر نوع زندگی ما تغییر کرده است و دلیل آن تبلیغات و یا فیلمها است . الگوهایی که آنان به ما می قبولانند متفاوت است.
اتفاقا تلویزیون توجه زیادی به معماری می کند ولی فقط در این حد که چه بنایی در کدام شهر واقع شده است و هیچ اطلاعات کاملی در رابطه با اینکه این اثر به چه دلیل ماندگار شده است به ما نمی دهد . ما باید سلیقه مردم را به اصل خود باز گردانیم.
رسانه های ما قرار نیست به اندازه متخصصان از تمام جزئیات آگاه باشند به همین دلیل من پیشنهاد می کنم که بیشتر با متخصصان در ارتباط باشند. به عنوان مثال همین الان اگر از پیاده روهای شهر ما عکس بگیریم پیاده رویی با عرض بیشتر از 10 متر پیدا نمی کنیم که آنهم بدون مانع و خرابی نیست . اگر برنامه ای به عنوان گذرهای پیاده را به تصویر بکشید پیاده روهایی که همه افراد از آن عبور می کنند از کودک تا بزرگسال ، پلهای عابر پیاده و غیره در جای خود نیست . چرا شهر ما به این زشتی است ؟ آیا پلهای عابر پیاده ما فقط برای جوانان است؟
به همین ترتیب پارکها و خانه ها به هیچ وجه مطابق سلیقه مردم نیستند و تنها وضعیت اقتصادی آنان است که محل زندگی آنان را تعیین می کند و این معضلات در رابطه با اتوبانها ، آسمانخراشها و غیره نیز وجود دارند . آنها در جای خود قرار نگرفته اند .همچنین مفهوم محله در زندگی ما از میان رفته است . در حالیکه در گذشته عمیق ترین ارتباطات و دوستیها در زمان کودکی و در محله آغاز می شد . من امیدوارم که رسانه ها بیشتر به این امر بپردازند .
مهندس سیدعلیرضا قهاری :
اگر رسانه ها فقط به قسمت منفی مساله توجه کنند نمی توانند در این امر موفق باشند آنها باید از روانشناسی در رسانه استفاده کنند و زیبایی ها را به تصویر بکشند .
منبع : معماری را بیاموزیم ( http://ninashahrokhi.persianblog.ir
http://amirarch.blogfa.com/8708.aspx
www.architizer.com
مقالات انجمن مفاخر ایران
ادامه مطلب